شعر در مورد حوری

شعر در مورد حوری ،شعر در مورد حوری بهشتی،شعر طنز در مورد حوری،شعر درباره حوری،شعر درباره حوری بهشتی،شعر درباره ی حوری،شعر حوری بهشتی،شعر حوری،شعر حوریا،شعر حوریه،شعر حوریان بهشتی،شعر حوریان،شعر درباره ی حوری،شعر درباره حوری،شعر در مورد حوری،شعر حواری،شعر درباره حوری بهشتی،شعر در مورد حوری بهشتی،شعر حوریه،شعر حوریه من جهنم،شعر برای حوریه،شعری در باره حوری،شعر حوری از سعدی،شعر حوری از حافظ،شعر حوری از مولوی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد حوری برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

هرچند که پابند اهورامزدست

در بوم و برش زندگی ام رفت از دست

دلتنگ ترین حوری دنیا منم و …

دلگیرترین بهشت دنیا یزدست!

شعر در مورد حوری

حوری

ای ساکن بهشت

یک‌دم به چشم دل

از منظر وفا

بر دوزخم نگر

در دام روزگار

از درد بی سبب

خندیدنم نگر

تا گریه های تو

– از بی مصیبتی

در وادی جنون

شرمنده ام شود !

شعر در مورد حوری بهشتی

اگر چه مرا میکشد عشوه هایت

بنازم به نازی که حوری ندارد

شعر طنز در مورد حوری

مبر نام حوری به نزدم که فردوس

چنین یار گردن بلوری ندارد

شعر درباره حوری

دیدم من احساس را

حوری با اخلاص را

شعر درباره حوری بهشتی

حوری شدن، فرشته شدن ، بهشتی شدن

از این صفات کسی که دلگیر نمی شود

شعر درباره ی حوری

کم بگو از حوری جنت که بر مومن رسد

حوری دنیای مارا حس و حالی دیگر است

شعر حوری بهشتی

زخم های تند از چشم غزالان دیده ام

در جواب این کرشمه ، گاه حوری لازم است

شعر حوری

چون ملائک همه با اذن خدا

حوری از جنس زمین ساخته اند

شعر حوریا

شهر ، ساکت بود و باغ آسمان ، خاموش

حوری خورشید سیر از لذت آغوش

شعر حوریه

آن حــوری فریبـا رخ در نقــــاب بـر بسـت

بر روی تو نظـر کرد ، انگشت به دنـدان آمد

شعر حوریان بهشتی

حتی می گن حوری ها به چشماشون می نازن

ولی توی قشنگی حتما به تو می بازن

شعر حوریان

با تو سَر شد! گریهء چشمای خیس بودی!

تو برام نه حوری و مریم ِ قدّیس بودی!

شعر درباره ی حوری

مرگ صدامو ببین ای گل وحشی

ببین نیاز دل مرگو ای دل واهی

مرگ آسمونو ببین توی شهر وحشی

ببین قاصدک مرگ افتاده تو دام حوری

شعر درباره حوری

چشمات رو باز کن من کجا و خیانت کجا ؟؟؟

تو رو دوست دارم من کجا حوری جنت کجا ؟؟؟

شعر در مورد حوری

تو چون حوری و من دیوانه تو

تو چون ماهی و من مستانه تو

شعر حواری

ضعیفان دلخوش باغی خیالی

پر از پروانه و اطعام و حوری

شعر درباره حوری بهشتی

تو باید شاکر از بدبختی باشی

که گر شاکر نباشی نیست حوری

شعر در مورد حوری بهشتی

تا تو را دیدم حوری جز تو پیشم کس نبود

از تو با وفا دیگر کس نبود

شعر حوریه

هوایی فرحبخش از دور

همانند حوری دریایی

شعر حوریه من جهنم

مرا می رانی و غرق تمنا می شوی گاهی

پریشان می شوم حوری فریبا می شوی گاهی

شعر برای حوریه

گفتم آخه چطوری

دلش اومد یه حوری

دل منو خون کنه

منو یه مجنون کنه

شعری در باره حوری

نه رنگی نه حوری

چو زندان حصارش

شعر حوری از سعدی

بعد تصویر پر از ترس و نفس گیر جنون

برق زد چشمم به چشم حوری زیبای عشق

شعر حوری از حافظ

تا رفت خاطرم به سراغ پری وشی

حوری یگانه، درّ صدفی صف شکن رسید

شعر حوری از مولوی

قحطی عاشق پرستی، عشق و مستی

به چه حوری بنمایم ادبم را؟ خفقانم

شعر در مورد حوری

وقت مِی خوردن امیدم دِه به رودی از شراب

چون شنیدم بوی زن،حوری به ذهنم کن سراب

شعر در مورد حوری بهشتی

ای دخترِ هـفت آسمان، ای حوریِ جنت نشان

کــی لعــبتِ جانــانه را، همگام بـا انسان کنم

شعر طنز در مورد حوری

به جز اینکه تو می دانی که خوبی

نداری هیچ نقصانی تو حوری

شعر درباره حوری

تو که معصومی ، مَلَک و حوری

گناه از من بود ، ندارم رویی

شعر درباره حوری بهشتی

خداوندا دلی دادی چه جوری؟

در اون جا میشه عشق صدتا حوری

شعر درباره ی حوری

زخالقم گله مندم نه از خلائق او

مگر چه خواسته بودم پریوش و حوری؟

شعر حوری بهشتی

ای دخترکی که خوشگل و مو بوری

چشمت نزنم پریوش و چون حوری

شعر حوری

آهسته در مهتاب بیدارش مکن

خوابیده آن حوری بیدارش مکن

شعر حوریا

از کاسبای کهکشون – پرسیدم این حوری کیه

دستی به صورتم کشید -گفت این یه ماهه ، خاکیه

شعر حوریه

کس ندیده حوری اهل بهشت بوسه بر ساغر زند

در دم دیگر به قلب عاشقی بی هوا خنجر زند

شعر حوریان بهشتی

تو را گویم که در راه شرایط نمی تونم بخونم این یه رازه

اگه حوری سر راهم بنازه تورا خواهم تو را گویم یه رازه

شعر حوریان

هر که بشنید به ره ، حوری مهرو صفت است

راه و بیراهه تهـی کرده ز خاشاک و غبـار

شعر درباره ی حوری

نکن خود را اسیر زن و بچه

به عقدش بود اما خود سه حوری

شعر درباره حوری

عارفی دید که در عالم راز

حوریی رقص کنان میزد ساز

شعر در مورد حوری

گفت حوری که تو عارف هستی

باده خوردی و خم اش بشکستی

شعر حواری

حوریه گفت نصیحت دارم

عاشقم ساز شده دلدارم

شعر درباره حوری بهشتی

تشبیه کرده شاخ گل ایستاده را

چون شاعران به حوری گلفام در بهشت

شعر در مورد حوری بهشتی

پری بود یا که حوری یا فرشته

جن انسان مرا او دست بسر کرد

شعر حوریه

آنچنان نقش شده روی تو بر جام دلم

که تو را من به دو صد حوری زیبا ندهم

شعر حوریه من جهنم

سنگ صبوری ام شکست

بر سر حوری ام شکست

شعر برای حوریه

آن ماه دوهفته در نقابست

یا حوری دست در خضابست

شعری در باره حوری

بیاراست بزمی چو باغ بهشت

به رخسار خوبان حوری سرشت

شعر حوری از سعدی

نشسته خادمانی بر ارایک

درونش حوری و بیرون ملایک

شعر حوری از حافظ

صحبت رندان غنیمت می شمر

قصه رضوان مگو حوری بمان

شعر حوری از مولوی

و بیتی جنتی حوری جواری

ولکن لا الیها التفاتی

شعر در مورد حوری

بهشت جاودانی و قصوری

نکو بنگر که در دیدار حوری

شعر در مورد حوری بهشتی

مه حلیه و مشتری حمایل

حوری شیم و پری شمایل

شعر طنز در مورد حوری

جوهر آئینه حوری وشان

جرعه پیمانه معنی کشان

شعر درباره حوری

زهره رامش گر حوری نژاد

از نفسش عود برآتش نهاد

شعر درباره حوری بهشتی

حوری بکنج گلشن جنت تپید و گفت

ما را کسی ز آن سوی گردون خبر نداد

شعر درباره ی حوری

این صوت دلاویزی از زخمه ی مطرب نیست

مهجور جنان حوری نالد به رباب اندر

شعر حوری بهشتی

می شناسی طبع ادراک از کجاست

حوری اندر بنگه خاک از کجاست؟

شعر حوری

آسمان شق گشت و حوری پاک زاد

پرده را از چهره ی خود برگشاد

شعر حوریا

نه جبریلی نه فردوسی نه حوری نی خداوندی

کف خاکی که میسوزد ز جان آرزومندی

شعر حوریه

به ظلمت مانده و نوری در آغوش

برون از جنت و حوری در آغوش

شعر حوریان بهشتی

هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر

شمسی ندانم یا قمر، حوری ندانم یا پری

شعر حوریان

چمن اینچنین نخندد، تو مگر بهشت و باغی

بشر اینچنین نباشد، تو مگر پری و حوری

شعر درباره ی حوری

چه بودی آنکه چو حوری در آمدی هر دم

به خانه چو سرای سرور گشته ما؟

شعر درباره حوری

حوری که در مششدر خوبی جمال او

نه خصل و پنج مهره به ماه تمام داد

شعر در مورد حوری

گر حور و آفتاب نهم نام تو رواست

کاندر کنار حوری و اندر بر آفتاب

شعر حواری

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت

شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت

شعر درباره حوری بهشتی

آمرزش نقد است کسی را که در این جا

یاریست چو حوری و سرایی چو بهشتی

شعر در مورد حوری بهشتی

حوری از کوفه به کوری ز عجم

دم همی داد و حریفی می جست

شعر حوریه

یا رب این حوری از کدام بهشت

همچو مرغ از چمن برون جستست

شعر حوریه من جهنم

کجا از روضه رضوان چنان حوری برون آید

لطیف الکشح ممسوخ من الفردوس مسروق

شعر در مورد حوری